جدول جو
جدول جو

معنی ادره کان - جستجوی لغت در جدول جو

ادره کان
قریۀ ادره کان، قریه ای بمسافت کمی در شمال مرو است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ دَ)
نام محلی کنار راه رشت به آستارا میان چهارشنبه بازار و پرسر، در 75000 گزی رشت
لغت نامه دهخدا
(دَ)
قریه ای است به شش فرسنگ ونیمی جنوب شهر خفر. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ / رِ)
کسی که کار بی مانند یا بسیار عجیب کند. (فرهنگ نظام). کننده کارهای خارق عادت و صانع قابل. (ناظم الاطباء). آنکه از وی کار نادر و غریب به وقوع آید. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ زَ)
زیرک. هوشیار. عاقل. بافراست. عالم. فاضل. آگاه. واقف بر کارهای عجیب و بر چیزهای پنهانی و غیبی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَرْ رَ)
شهری است که مابین آن شهر و شیراز شصت فرسنگ راه است و آنرا عوام اره غان خوانند با غین نقطه دار. (برهان). رجوع به ارجان، ارگان و ارغان شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سیاهوست که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 30هزارگزی شمال خاوری دورود و کنار راه مالرو هزارجریب به زاغه، با 106 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است. چندین مزرعۀ بزرگ و کوچک دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
ده کوچکی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در 10هزارگزی جنوب رامهرمز و 6هزارگزی خاور راه اتومبیل رو رامهرمز به خلف آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
یگانه لان خاستگاه یگانگان محل پیدایش نوادر: چه جای مکان است و چه سودای زمانست ای هر دو شده از دم تو نادره لانی. (دیوان کبیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادره کار
تصویر نادره کار
شگفتی آفرین کسی که کارهای عجیب یابی مانند انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار